پشت میز کامپیوتر نشسته و اخبار را مرور می کنم که به یکباره خبری منتشر می شود . انفجار در خط لوله گاز خانگیران بر اثر برخورد یک دستگاه بیل مکانیکی موجب کشته و مجروح شدن 36 نفر از کارگران پالایشگاه هاشمی نژاد شده است .
روز جمعه 19/6/1389 مطابق تقویم شمسی که تعطیل رسمی نیز می باشد و حتی "فطر" نیز اعلام گردیده است، کارگران مجبور به کار شده اند. عکس های منتشره از سوی خبرگزاری های دولت سرمایه داران که حتی در ساعات اولیه انفجار، انتشار خبر را به تعویق انداخته اند، نشانی از ضرورت ادامه کار در ساعاتی گذشته از روز جمعه، که روز استراحت کارگران پس از چند روز کار طاقت فرسا است، به چشم نمی خورد .
طی ماههای گذشته به کرات شاهد چنین خبرهای دردناکی بوده ایم و کارگرانی در حوادثی فجیع جان خود را از دست داده اند. هنوز طبقه کارگر ایران و جهان خاطره غمناک سوختن کارگران کارخانه از رده خارج قند شاه زند را از یاد نبرده است، که این چنین می بایست شاهد جان باختن عزیزان دیگری از هم طبقه هایشان باشند. حوادث تلخ قطع دست و پا و اعضای بدن کارگران در کارخانجات ایران خودرو امری همیشگی شده است. به طوری که کارخانجات ایران خودرو به قصاب خانه کارگران تبدیل شده است .
فرو ریختن طبقات ساختمانی بر روی کارگران، سقوط کارگران از روی ارتفاع، مدفون شدن کارگران معدن در زیر خروارها خاک، و... اینها گوشه کوچکی از جنایت سازمان یافته سرمایه داران و دولت اسلامی آنها بر علیه طبقه کارگر می باشد. وقتی یکی از سردمداران و سیاست مداران یکی از دول سرمایه داری بر اثر اختلافات درونی خودشان کشته می شود، چنان جار و جنجالی به پا می کنند و حتی کار را به تشکیل کمیته های حقیقت یاب می کشانند که کی جنایت کرده و دست چه کسی در کار است . اما در مورد قتل آشکار کارگران در سوانحی که دست سرمایه داران در کار است هیچ کمیته حقیقت یابی را به مدد نگرفته و در بسیار مواقع از انتشار خبر یا ممانعت کرده و یا آن را با تاخیر اعلام کرده و به عمد با پوشش های خبری دیگری سعی در به فراموشی سپردن آن در نزد افکار عموعی را دارند .
اینکه انسانهای شریفی که خود و هم طبقه ای هایشان خالق تمام ثروت های اجتماع هستند، کشته و یا مجروح می شوند و یا اینکه خانواده این عزیزان پس از مرگ عزیزانشان چه بر سرشان خواهد آمد؛ کوچکترین اهمیتی برای دولت سرمایه داران نداشته و نخواهد داشت . آنچه که برای آنها اهمیت داشته و دارد سود بیشتر بوده حتی اگر با ماشین آلات کهنه و از رده خارج از کارگران کار بکشد و روزهای تعطیلی هم باشد مهم نیست. مهم این است که این طبقه خالق ارزش اضافه و سود به ازدیاد ثروت این مفت خوران در هر شرایطی و هر زمانی مشغول باشد .
غمناک تر این است که این جنایت سازمان یافته دولت سرمایه داران که هر روز بر علیه طبقه کارگر در حال انجام است، هیچ گونه حساسیتی را در مدعیان سینه چاک کارگری٬ که پرچم های سفیدشان بارقه های امید را در جنبش تاريک فکران بورژوازی آفریده، برنیانگیخته و مطابق شواهد موجود بر نخواهد انگیخت .
طبقه کارگر٬ قاتلین کارگران در انفجارهای خط لوله گاز خانگیران، کارخانه قند شاهزند، مسببین هر روزه قطع اعضا کارگران در کارخانجات ایران خودرو و هر گوشه ايران٬ و مدفون شدن های کارگران معادن را می شناسد. دولت سرمایه داران قاتل کلیه کارگران و زحمتکشانی است که توسط سرمایه داران سود جو در شرایط سخت کاری و بدون کمترین رعایت ایمنی برای کارگران و حتی در روز های تعطیل به کار گرفته می شوند .
فقر و گرسنگی که گریبان طبقه کارگر را گرفته و کارگران را در شرایط و تنگناى شديد قرار داده است. اين وضعيت موجب شده که کارگران براى زنده ماندن خود و خانواده هایشان به شرایط برده وار سرمایه داران تن دهند. براستی این دولت سرمایه داران همان دولتی است که با هلی کوپتر از هوا و زمین، کارگران گرسنه مس خاتون آباد را به رگبار بست در حالی که کارگران و خانواده هایشان گرسنه و بی هیچ افق روشنی بر سطح آسفالت نشسته بودند . این همان دولت سرمایه داران است که کارگران نیشکر هفت تپه را گروه گروه از کار اخراج کرده و آنها را که معترض بودند روانه سیاه چالها نموده است . این دولت سرمایه داران را که قاتل کارگران و فقر روز افزون طبقه کارگر و کلیه زخمتکشان است٬ می بایست به زیر کشید و بجايش نظامى متکى بر رفاه و آسايش و آزادى و حرمت انسان بپاکرد. در غير اينصورت و با تداوم اين نظام کثيف٬ هر روز شاهد مرگ تکان دهنده و قطع اعضا و جوارح کارگران در گوشه کنار ایران خواهیم بود .
با اندوه جان باختگان طبقه کارگر.